loading...
شـــمال پاتـــوق | بزرگترین سایت تفریحی و سرگرمی
کسب درآمد میلیونی


آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
دانلود نرم افزار پیام رسان سروش برای اندروید و Ios 0 380 yas
شبیه سازی موتور القایی دو فاز با مدل دینامیکی 0 232 yas
پروژه کاهش ظرفیت موتور القایی در ترکیب ولتاژهای نامتعادل 0 208 yas
پروژه الگوریتم کنترل مد لغزشی تطبیقی برای ربات موازی کابلی نیمه مقید 0 236 yas
پروژه بهبود کیفیت توان در صنایع فولاد با ادوات FACTS 0 181 yas
پروژه بررسی رقابت گریزی در بازارهای برق و روشهای کاهش 0 189 yas
شبیه سازی سیستم انتقال قدرت هوشمند با ادوات FACTS در MATLAB 0 203 yas
شبیه سازی قابلیت اطمینان سیستم های توزیع فعال همراه میکروگرید با MATLAB 0 246 yas
دانلود شبیه سازی کنترل انرژی باتری خودروی هیبریدی با MATLAB 0 201 yas
پایان نامه بهینه‌سازی همزمان مصرف انرژی و عملکرد قطار در سیستم‌های راه‌آهن برقی 0 188 yas
دانلود شبیه سازی و ساخت دستگاه اندازه گیری فرکانس لحظه ای 0 226 yas
پروژه شبیه سازی دینامیک سیستم هلی کوپتر و طراحی کنترل کننده های پیشرفته و کلاسیک 0 201 yas
دانلود پروژه دزدگیر سیم کارت خور با ماژول SIM900 0 214 yas
دانلود شبیه سازی موتور القایی یک طرفه SLIM در متلب 0 193 yas
دانلود پروژه شبیه سازی الکترونیکی طراحی ۴-bit ALU 0 176 yas
Admin بازدید : 179 چهارشنبه 05 فروردین 1394 نظرات (0)

 

گفت‌وگویی پیرامون ازدواج (طنز)

 

پسر: من اساسا معتقدم ازدواج مانعی برای پیشرفت بشره. 
دختر: من هم فکر می‌کنم ازدواج فردیت بشر را مورد هدف قرار داده. 
پسر: به راستی که مسئولیت و تعهد آدم رو فرسوده می‌کنه. 
دختر: کاملا درسته ... آثار زیانباری هم برای لطافت پوست به همراه داره. 
پسر: این همه هزینه برای عروسی ...
دختر: جهیزیه رو بگو. 
پسر: هزار تا خرجِ الکیِ دیگه. که چی بشه؟
دختر: هیچی
پسر: تازه بعدش خانواده‌ها می‌افتن به جون هم. 
دختر: آخ گفتی! توقع‌ها، حرف درآوردن‌ها، خاله‌زنک بازی‌ها ...
پسر: همه رو باید راضی نگه داری وگرنه روزگارت رو سیاه می‌کنن. 
دختر: وای دیوونه کننده است. 
پسر: تازه خود ازدواج هم فقط تا شیش ماه جذابیت داره. 
دختر: کلا سقف یکی از عوامل جداییه. 
پسر: سقف مطالبات؟
دختر: نه، سقف خونه. 
پسر: چطور؟
دختر: تا وقتی خونه باباتی جون میدی که با عشقت بری زیر یه سقف، وقتی با عشقت میری زیر یه سقف، جون میدی که برگردی خونه بابات. 
پسر: مردها هم سقف رویاهاشون هی میره بالاتر! 
دختر: حالا این هیچی ... اینایی که به عشق بچه‌دار شدن ازدواج می‌کنن، وای خدا. 
پسر:‌ها ها‌ها .
دختر: یعنی واقعا ازدواج می‌کنن که تکثیر بشن؟
پسر: حماقت محضه.
دختر: اصلا نمی‌فهمم این بچه چی داره! 
پسر: به سختی به دنیا میاد و به سختی بزرگ میشه ولی در نهایت به راحتی نادیده‌ات می‌گیره. 
دختر: واقعا ... راستی، بیژن و عاطفه هم طلاق گرفتن. 
پسر: کدوم بیژن و عاطفه!؟
دختر: بچه‌های ورودی 88 مهندسی شیمی دیگه. همون‌هایی که سال اول دانشگاه ازدواج کرده بودن. 
پسر: برای چی؟
دختر: عاطفه بعد از یه سال فهمید بیژن با یکی دیگه‌ میره سانفرانسیسکو ولی چون خود عاطفه هم شیش ماه بود با یکی دیگه می‌رفت سانفرانسیسکو چیزی نگفت تا سفرشون زهرمار نشه. اما بعد از یه مدت دوتاشون فهمیدن و سورپرایز شدن و کلی فان شد! 
پسر: خب پس چرا طلاق گرفتن؟
دختر: دیگه تعدادشون زیاد شده بود، نمی‌گنجیدن! 
پسر: اینم آخر و عاقبت ازدواج‌های امروزی. بهنام هم زنش رو طلاق داد. میدونی؟
دختر: بهنام؟ بهنام شریف؟ 
پسر: آره.
دختر: اون دیگه چرا؟‌
پسر: دو سال دختره رو خونه باباش نگه داشت. آخر دختره قاطی کرد و گفت طلاق میخوام.
دختر: خب یه خونه اجاره می‌‌کرد. 
پسر: پول پیش نداشت، بدبخت بود. 
دختر: اصلا همه بدبختی انسان از ازدواج شروع شد. اگه آدم و حوا از اون اول دوست معمولی بودن الان این وضع ما نبود. 
پسر: ای داد از این ازدواج ... از این سنت منسوخ ... از این گرداب نابودگر ... مریم! 
دختر: بله؟
پسر: با من ازدواج می کنی؟
دختر: جدی؟
پسر: آره.
دختر: باشه.
پسر: بسیار خب.
دختر: فقط یه چیزی .
پسر: چی؟
دختر: چند تا بچه داشته باشیم؟ 
پسر: چهار تا خوبه؟
دختر: پنج تا بهتر نیست؟
پسر: هر چی تو بگی. 
دختر: اوکی، بای.
پسر: بای.


منبع:fararu.com


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1825
  • کل نظرات : 213
  • افراد آنلاین : 254
  • تعداد اعضا : 408
  • آی پی امروز : 397
  • آی پی دیروز : 148
  • بازدید امروز : 1,918
  • باردید دیروز : 285
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,918
  • بازدید ماه : 1,918
  • بازدید سال : 51,697
  • بازدید کلی : 2,528,295
  • کدهای اختصاصی