من تمام نشانه های حیات را دارم
اما قلبــم…
مثل ِ حوض کوچکی که ماهی اش را
گربه برده است . . .
ایستــــاده…
.
.
.
من تمام نشانه های حیات را دارم
اما قلبــم…
مثل ِ حوض کوچکی که ماهی اش را
گربه برده است . . .
ایستــــاده…
.
.
.
زخــــم ها بهـانه انـد !
مــــن …
خــودم درد می کنـــم…
.
.
.
ایـــن روزهــــا خــوابــــم نمـی آیــد …
فـقــط مـــی خـــوابـــــم
کــــه بیـــــدار نبــــاشــــم!
.
.
.
گاه دلتنگ می شوم
دلتنگتر از همه دلتنگی ها
گوشه ای می نشینم
و حسرت ها را می شمارم
و باختن ها را،
و صدای شکستن ها را…
نمی دانم من کدام امید را ناامید کرده ام
و کدام خواهش را نشنیدم
و به کدام دلتنگی خندیدم
که این چنین دلتنگم.
دلتنگم، دلتنگ…!
.
.
.
خورشید بتابد یا نتابد،
ماه باشد یا نباشد،
شب و روز من یکی شده
، فرقی ندارد برایم ،
همه چیز برایم رویا شده
، عشق تو برایم آرزو شده ،
به رویا و آرزو کاری ندارم ،
حقیقت این است که دوستت دارم!
.
.
.
از دور…
تورا دوست دارم
بی هیچ عطری…
آغوشی…
لمسی…
و یا حتی بوسه ای.
تنها دوستت دارم. از دور…
“مسیحا”
.
.
مادربـزرگ مـی گفـت:
قلبـت که بـی نظـم زد
از همیــشه عاشق تـری ؛
اشکــت که بی اختیــار ریخــت ؛
از همیــشه دلتنــگ تـــری
شبــت کـه بـا درد گذشـــت ؛
فکـرت از همیــشه درگیـرتـر سـت ...
مادربزرگم ! این روزها بیشتر از همیشه
عاشقترم دلتنگترم درگیرترم
این روزها کسی رو بیشتر از تمام دنیا دوست دارم . . .
.
.
.
مشق شب می نویسم!
صدبار، از روی هرکلمه
دلتنگی ممنوع!
خاطره ممنوع!
خاطره بازی هم!
و مشق می کنم هر غروب تمام این ها را ...
تا که باور كنم دوره ی خوشی های دلم گذشته!!
امــــــــــــــــــــــــا ...
چه فایده که به گوش دل ساده ی خوش باورم نمی رود!
.
.
آخرین بار ڪه من از تهِ دل خندیدم
علتش پـول نبود
انعڪاسِ جُوڪ هر روز نبود
علتش، چهرهیِ ژولیدهیِ یڪ دلقڪ,
یا زمین خوردن یڪ ڪور نبود ...
من بهِ « من » خندیدم !
ڪه چو یڪ دلقڪ ِگیج
نقش یڪ خنده به صورت دارم و دلم میـــگرید ...!
.
.
.
دوره زمونه ای شده ک حاضرم "پت"باشم اما رفیق واقعی مثل"مت"داشته باشم
.
.
تعداد صفحات : 8